آرزو و شاپرک خانم

گزیده ای از کتاب

گزیده ای از کتاب:

شاپرک به خوبی می دانست گل لاله، زیباترین گل دنیاست.

او گل های لاله ای را می شناخت که در باغچه حیاط یک خانه با هم زندگی می کردند.

آنها شاد نبودند چون کسی با آنها دوست نبود و تنها دوستشان شاپرک خانم بود.

شاپرک هر روز به دیدن گل ها می رفت و روی گل ها می نشست. مدتی روی گل ها با بالهای کوچکش به این طرف و آن طرف می پرید و به آسمان پرواز می کرد، از زمین آنقدر دور می شد که دیگر دیده نمی شد.