کتاب صوتی شیر تخریب

توضیحات

نام کتاب: شیر تخریب «زندگی نامه شهید قاسم گرگین»
نویسندگان: دکتر صدیقه مهدویان پور و دکتر عبدالمحمد افروغ
ویراستار: سمیه عرب
گوینده: محدثه فراهانی
صدابردار: سلیمان عباسی نیا
ناظر ضبط: منصوره گلجو
ویرایش صوتی: سعیده زارعی
بازشنوی: علیرضا اسکندری
استودیو ضبط: مسافرسیب
ناشر متنی: پلاک عشق
ناشر صوتی: اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان بوشهر

دانلود فایل صوتی

دانلود کلیپ تصویری

چکیده ای از متن

“جلسات روشنگری و بحث”
قبل از این که شهید به دانشسرای شیراز برود، با فتح الله و چند نفر دیگر که، مخالف شاه بودند، جلسه گرفته و صحبت می کردند. آنها در جلسات دعای ندبه آقای موسوی، دور هم جمع می شدند و بر علیه بهائیت و شاه جلسات بحث و گفت و گو می گذاشتند. کتابهای دکتر شریعتی که، آن زمان خیلی انقلابی صحبت می کرد و کتاب “حجاب” شهید مطهری و بقیه کتابهای ایشان و کتاب “دو شهید عمار و یاسر” و “رساله امام خمینی(ره)” را در این جلسات می خواندند و در مورد آن بحث می کردند.

“مخفی کردن کتاب از ساواک”
یک بار ساواک، آقای موسوی را با خودشان بردند و بیس تو چهار ساعت ایشان را زندانی کردند. ما کتابهای ایشان را، در آشپزخانه خودمان پنهان کردیم و آنها که در خانه سید چیزی را نیافتند، سید را آزاد کردند.

“طلب حلالیت”
شهید خیلی عزت نفس داشت و از کسی ناراحت نمی شد. اگر هم ناراحت می شد، گذشت می کرد. یک روز به من گفت، خواهر برو از حاج خانومی که در حیاطش بودیم حلالیت بطلب. بچه بودم و بازی می کردم، شاید توپی این طرف و آن طرف پرت کرده باشم و سر و صدایی ایجاد شده یا اذیت شده باشد. به او بگو اگر اذیت شده آیا من را حلال می کند یا خیر؟
من هم رفتم و پیغام قاسم را به حاج خانوم رساندم . خدا رحمتش کند حاج خانوم را ایشان گفتند، او باید من را حلال کند، نه این که من او را حلال کنم. او بچه بود و بچه هم می خواهد که بازی کند، ولی من به دلیل پیری طاقت نداشتم و شاید چیزی گفته باشم که مثلاً صدای توپ را در نیاورد. وقتی جواب حاج خانوم را به قاسم رساندم، خیلی خوشحال شد و گفت، اتفاقا آدم وقتی بچه است، نمی داند چه کار می کند ولی بزرگتر که شد تازه، تشخیص می دهد که چه کارهایی کرده که ممکن است، باعث اذیت و آزار دیگران شده باشد.

نمایش ویدیو

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

“جلسات روشنگری و بحث”

قبل از این که. شهید به. دانشسرای شیراز برود، کتاب صوتی شیر تخریب با. فتح الله و چند نفر دیگر که، مخالف. شاه بودند، جلسه. گرفته و. صحبت می کردند. آنها در جلسات. دعای. ندبه آقای. موسوی، دور هم جمع می شدند و بر. علیه. بهائیت و شاه جلسات بحث و. گفت و گو می گذاشتند. کتابهای. دکتر. شریعتی که، آن زمان خیلی. انقلابی صحبت می کرد و کتاب “حجاب” شهید مطهری و بقیه کتابهای ایشان و کتاب “دو شهید عمار و یاسر” و “رساله امام خمینی(ره)” را در این جلسات می خواندند و در مورد آن بحث می کردند.

“مخفی کردن کتاب از ساواک”

یک بار ساواک، آقای موسوی را با خودشان بردند و بیس تو چهار ساعت ایشان را زندانی کردند. ما کتابهای ایشان را، در آشپزخانه خودمان پنهان کردیم و آنها که در خانه سید چیزی را نیافتند، سید را آزاد کردند.

“طلب حلالیت”

شهید خیلی. عزت نفس داشت و از کسی. ناراحت نمی شد. اگر هم ناراحت می شد، گذشت می کرد. کتاب صوتی شیر تخریب یک روز به من گفت، خواهر برو از حاج . خانومی که در. حیاطش بودیم حلالیت بطلب. بچه بودم و بازی می کردم، شاید توپی این طرف و آن طرف پرت کرده باشم و سر و صدایی ایجاد شده یا اذیت شده باشد. به او بگو اگر اذیت شده آیا من را حلال می کند یا خیر؟
من هم رفتم و پیغام قاسم را به حاج خانوم رساندم . خدا. رحمتش کند حاج خانوم را. ایشان گفتند، او باید من را. حلال کند، نه این که من او را حلال کنم. او بچه. بود و بچه هم می خواهد که. بازی کند، ولی من به دلیل پیری. طاقت نداشتم و شاید چیزی گفته باشم که. مثلاً صدای. توپ را در نیاورد. وقتی جواب. حاج خانوم را به . قاسم رساندم، خیلی. خوشحال شد و گفت، اتفاقا. آدم وقتی بچه است، نمی داند چه. کار می کند ولی. بزرگتر که شد تازه، تشخیص می دهد که چه کارهایی کرده که. ممکن است، باعث. اذیت و. آزار دیگران شده باشد.